ارواح انسانها

پدیدآورحسین حقانی زنجانی

نشریهمكتب اسلام

شماره نشریه1

تاریخ انتشار1388/10/14

منبع مقاله

share 1313 بازدید
ارواح انسانها

حسين حقانى زنجانى
علم النفس اسلامى(49)

بعد از مردن به كجا مى روند و چه حالى دارند؟

از بررسى آيات و روايات معتبر در مسإله مربوط به ((عالم برزخ)) در مقالات گذشته به اين نتيجه رسيديم كه انسانها بعد از مرگ مثل ساير موجودات مادى فانى نشده, از بين نمى روند و در عالمى به نام ((عالم مثال)) زندگى مى كنند و ((عالم مثال)) قالبى است كه روح انسانها در آن قالب تا روز قيامت زندگى خود را خوب يا بد, در فردوس و يا عذاب و گرفتارى, ادامه مى دهند. اين عالم به نام ((عالم برزخ)) يا ((قالب مثالى)) ناميده مى شود.
اين قالب مثالى, جرم ندارد و مادى نبوده, داراى حجم و وزن نيست و عالم خواب, نمونه اى كامل از عالم مثال است و براى تصوير عالم برزخ, تصوير كيفيت خواب ديدن و جريان و احوال آن كافى است چنانكه از پيامبر گرامى اسلام نقل شده است كه فرمود:
((النوم اخ الموت كما تنامون تموتون و كما تستيقضون تبعثون)).
((خواب برادر مرگ است, همانطور كه مى خوابيد مى ميريد (و به عالم برزخ و عالم مثال وارد مى شويد) و همانطور كه بيدار مى شويد, برانگيخته مى شويد (و قدم به عالم آخرت و عالم سوال و جواب و عالم بررسى اعمال گذشته در دنيا يعنى روز قيامت وارد مى شويد))(1).
در قرآن مجيد در سوره زمر آيه 42 چنين مى فرمايد:
(الله يتوفى الانفس حين موتها و التى لم تمت فى منامها...).
((خداوند نفوس (انسانها) را هنگام مرگ آنها مى گيرد و نيز نفوسى را كه در عالم خواب نمرده است)).
از آيه و روايت بالا نتيجه مى گيريم كه اصولا خداوند خواب ديدن را براى انسانها به اين جهت قرار داده است كه بر آنان احتجاج كند كه ارواح شما نيز بعد از مرگ چنين خواهد بود.
روايتى از امام موسى كاظم(عليه السلام) بر اين امر دلالت دارد و آن روايت چنين است:
((انه روى فى الكافى باسناده عن ابى الحسن الكاظم(عليه السلام) انه قال فى قصه لمنكرى المعاد من الامم الماضيه فاحدث الله فيهم الاحلام و لم يكن قبل ذلك فاتوا نبيهم فاخبروه بما رإو و ما انكروا من ذلك فقال: ان الله تعالى اراد ان يحتج عليكم بهذا هكذا تكون ارواحهم اذا متم و ان بليت ابدانكم تصير الارواح الى عقاب تبعث الابدان)).
((ثقه الاسلام مرحوم كلينى در اصول كافى به سند خود روايتى از امام ابوالحسن امام كاظم(عليه السلام) نقل مى كند كه آن حضرت در بيان داستان منكرين روز قيامت از امت هاى سابق چنين فرمود: خداوند خواب ديدن را در ميان آنها قرار داد در حاليكه آنان در مقابل گفتار پيامبرشان به او مى گفتند كه در مورد آنچه مى گوئيد كه در آينده بعد از مردن رخ خواهد داد, نمونه هائى نشان بده, در پاسخ آنان فرمود:
((خداوند اراده كرده است بر شما از طريق خواب ديدن احتجاج كند بر اينكه ارواح نيز بعد از مردن هم چون خواب ديدن از بدن خارج مى شوند و باز با اراده خداوند به هنگام برپائى روز رستاخيز به بدنها بر مى گردند تا عقاب الهى را ببينند)).

سوال و پاسخ

اين سوال قرنها قبل از ظهور اسلام نيز همواره مطرح بوده است كه ارواح بعد از مرگ به كجا مى روند؟ و چه كيفيتى دارند؟
((مرحوم كلينى)) در كتاب ((اصول كافى)) به سند صحيح از امام هفتم امام موسى كاظم(عليه السلام) چنين نقل مى كند:
((انه قيل له يرون ان ارواح المومنين فى حواصل طير خضر حول العرش)) يعنى به آن حضرت گفته شد كه گروهى چنين عقيده دارند كه ارواح بعد از مرگ در چينه دان پرندگان سبز در اطراف عرش الهى جمع مى شوند! و در آن جاى مى گيرند! آيا به نظر شما اين عقيده صحيح است؟
در پاسخ اين سوال امام معصوم روايتى از پيامبر گرامى اسلام چنين نقل فرمود:
((لا, المومن اكرم على الله ان يجعل روحه فى حواصل طير و لكن فى ابدان كابدانهم))(2).
((پيامبر فرمود: نه, مقام مومن بالاتر از اين است كه خداوند روح او را در چينه دان پرندگان قرار دهد بلكه در بدنهاى مثالى مثل بدنهاى دنيائى قرار مى گيرند)).
مطابق روايات ديگر وارد شده از ائمه(عليهم السلام), زندگى در عالم مثال مثل زندگى در عالم دنيا است و هر كارى كه در اين دنيا انجام مى دهيم در آن دنيا نيز با بدنهاى مثالى, آنها را انجام خواهيم داد چنانكه در روايتى از امام صادق(عليه السلام) چنين وارد شده است:
((فاذا قبضه الله صير تلك الروح فى قالب كقالبه فى الدنيا فيإكلون و يشربون, اذا قدم عليهم القادم عرفوه بتلك الصوره التى كانت فى الدنيا و الاخره)).
((هنگامى كه خداوند روح انسان را قبض مى كند, روح او را در قالبى قرار مى دهد مثل قالب دنيائى, پس مى خورند و مىآشامند و هنگامى كه فرد جديدى از عالم دنيا, نزد آنها برود او را به همان صورت دنيائى مى شناسند (يعنى قالب مثالى آنها به قالب دنيايى شان شباهت خواهد داشت).
و در دنباله روايت قبلى از امام صادق(عليه السلام) چنين وارد است:
((ان الارواح فى صفه الاجساد فى شجره الجنه تتعارف و تتسائل فاذا قدمت الروح على الارواح تقول دعوها فانها قد اقبلت من هول عظيم ثم يسئلونها ما فعل فلان و ما فعل فلان فان قالت لهم تركته حيا ارتجوه و ان قالت لهم قد هلك قالوا قد هوى هوى.. .))(3).
يعنى: ((ارواح در عالم مثال صفات و ويژگى هاى اجساد را دارند و در كنار درختان بهشتى قرار مى گيرند (گرچه خود اجسام و جرم آنها را ندارند) و در آنجا همديگر را مى شناسند و از حال هم سوال مى كنند, هنگامى كه روحى تازه بر ارواح وارد مى شود ارواح به هم مى گويند او را به حال خود بگذاريد زيرا او تازه از هول و هراس بزرگ و عظيمى (سختى مرگ) خلاصى يافته است.
[ پس از آرامش روح تازه وارد] از برخى اشخاص اسم مى برند و از حالات آنها در دنيا مى پرسند, روح تازه وارد (در قالب مثالى) اگر در جواب آنها بگويد هنوز زنده است, اظهار اميد به ملحق شدن وى به آنها را مى كنند و اگر بگويد هلاك شده و مرده است مى گويند كه به آرزوى نفس خود رسيده است.
از اين روايت و روايات ديگر شبيه به آن به وضوح استفاده مى شود كه انسانها بعد از مردن در قالبى شبيه قالب بدن جسمى زندگى مى كنند منتها قالب مثالى جرم مادى نداشته, اجزإ و حجم و وزن و... ندارد.

پى نوشت:

1. كلمات مكنونه من اهل الحكمه و المعرفه, مرحوم ملا محسن فيض كاشانى, ص139 - 140.
2. همان, ص140 - تفسير الميزان, استاد علامه طباطبائى, ج15, ص80 - 81.
3. همان, ص141.

مقالات مشابه

معناشناسی روح در قرآن کریم

نام نشریهمطالعات قرآن و حدیث

نام نویسندهمحمد تقی شاکر, محمد تقی سبحانی

ویژگی‌ها و مصداق روح‌القدس در قرآن و حدیث

نام نشریهحدیث و اندیشه

نام نویسندهعلی حاجی‌خانی, علی بیدسرخی

بررسی چندمعنایی واژه «روح» در ترجمه‌های قرآن کریم

نام نشریهمطالعات ترجمه قرآن و حدیث

نام نویسندهحسین افسردیر, فتحیه فتاحی‌زاده, لینا سادات حسینی

چیستی و مختصات روح امری در قرآن

نام نشریهآموزه های قرآنی

نام نویسندهعلی حاجی‌خانی, علی بیدسرخی

معنا و ماهیت روح در قرآن از منظر تفسیر مناهج البیان

نام نشریهتحقیقات کلامی

نام نویسندهمحمدتقی سبحانی, مهدی باغبان خطیبی

زشتی‌گرايی نفس در حيات انسان از منظر قرآن و مکتب تحليل روانی

نام نشریهالهیات تطبیقی

نام نویسندهعلی بنائیان اصفهانی, محمدجواد نجفی, حمید طاهر نشاط دوست

نفی تک ‌ساحتی و میرا‌ بودن ‌‌آدمی در قرآن

نام نشریهنقد و نظر

نام نویسندهعلیرضا آل بویه

نفس در قرآن و روایات

نام نشریهنقد و نظر

نام نویسندهرضا برنجکار